به یاد عموی پنهان شده از نظرم
یاد باد ...
چقدر سخت است بین بودن ونبودنت
نه تحمل فراغت را دارم ونه امید دیدنت
وقتی سراغت را از نسیم صبحگاهی میگیرم زمزمه اش نوید بودنت
را می دهد
ولی غروب راکه نظاره گر می شوم ندای رفتنت را سرمیدهد
مانده ام بین بودن ونبودنت
برگ برگ زندگیم راکه ورق میزنم نشانت مانده ویادت،اما چه سود ...
چه سود که حالا محتاج دیدارت شدم ونیستی تا به پاس بودنت
روشنی چشمانم را نثارت کنم.اما یادت همچنان با من است ای
بهترینم.
نوشته: اصغراسلامی مُشکنانی
ایمیل:[email protected]
وبلاگ مُشکنانیها:http://moshkenanih.blogfa.com
(مُشکنان) 90 کیلومتری اصفهان - نائین
مشکنانیها...برچسب : نویسنده : moshkenanihaa بازدید : 117